به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از
بلاغ، بازنشستگي دوراني است که بايد دوران طلايي استراحت پس از يک عمر کار مستمر باشد.
بايد فرد بازنشسته فرصتي بيابد که به دنبال علايق خويش برود که هيچ وقت در طول دوران کارياش نتوانسته به آنها بپردازد. اما اين روزها بازنشستگي براي خيليها کابوسي است که از آن ميگريزند.
شايد خيال کنيد از بالا رفتن سن شان ميترسند، ولي حقيقت تلخ اين است که خيليها براي کم شدن ميزان دريافتي شان در دوران بازنشستگي، از بازنشسته شدن فرار ميکنند و يا مجبورند پس از نائل آمدن به بازنشستگي، شغلي را از نو جست و جو کنند چراکه آنها نسبت به دوران اشتغالشان در بازنشستگي متحمل هزينه بيشتري ميشوند و هيچ هم نميتوانند مانع از حضور فرزندان با همسران و نوههاي خود شوند، که اساساً لذت دوران بازنشستگي در دورهميهاي اين چنيني بويژه براي ما ايرانيان است که علاوه بر خوي مهماننوازي، مصداق خانواده دوستي را نيز در اين دورهميهاي صميمانه ميدانيم که در اين ارتباط شهره جهاني داريم.
بازنشستگي يعني با سيلي صورت را سرخ نگه داشتن
علي پورعباسي، بازنشسته با 55 سال سن، فروشنده فروشگاه لوازم يدکي، علت اشتغال پس از بازنشستگي را ناکافي بودن حقوق بازنشستگي ميداند و ميگويد: الآن که بازنشسته شدم تمام چهار فرزندم ازدواج کرده و سه فرزندم داراي فرزند هستند؛ هرچند دو پسرم شغل درست و درماني ندارند و همچنان با سختي زندگي خود را گرد ميکنند.
وي ميافزايد: طبيعي است که فرزندان حداقل هفتهاي يکبار به ما سر بزنند و معمولاً روزهاي جمعه دورهمي ما است. خوب، يک حقوق بازنشستگي من جوابگوي اين آمد و رفتها نيست ضمن اينکه به شدت بابت سختي زندگي فرزندانم غصه ميخورم تنها کاري که از دست من ساخته است، اشتغال در اينجاست که ماهيانه مبلغ اندکي دريافت کنم تا بتوانم حداقل روزهاي جمعه بچهها و نوههايم را شاد دور هم ببينم.
محسن ضياتبار بازنشسته ديگري گه 63 ساله است و به مسافرکشي اشتغال دارد، با گلايه ميگويد: از بد روزگار تا با جمعآوري همه سرمايه، توانستم تاکسي بخرم که وضعيت بنزين اين گونه شد. فوقش با عايدي روزانهام بتوانم مايحتاج خانه را تهيه کنم و شب به منزل ببرم که شرمنده خانوادهام نشوم.»
وي آخرين باري که دورهمي عروس و داماد و نوه هايش را برگزار کرده است، سه ماه قبل ذکر کرد و گفت: واقعاً بازنشستگي مصداق با سيلي صورت را سرخ نگه داشتن است.
فريده گيلآبادي يک بازنشسته از هنرش در جهت کارآفريني و توليد درآمد در منزل ميگويد و ميافزايد: «از مادرم هنر بافندگي را به ارث برده بودم، اما در طول مدت کاريم فرصت نداشتم به صورت منسجم به اين هنر بپردازم. براي همين تا بازنشسته شدم به فکر افتادم در منزل از اين هنرم هم براي سرگرمي و هم براي درآمد زايي بهره بگيرم.»
بازنشستگي، افسردگي يا فرصت زندگي
بازنشستگي در تمام کشورها وجود دارد. بدترين نوع تعبيرهاي رايج از بازنشستگي که خطر روحي و جسمي براي صاحبش دارد، فکرهايي است که ميگويند: «ديگر دوران کار و سودمنديام تمام شد!» اين گروه چون زندگي را فقط کارکردن ميدانند، بازنشستگي را هم کابوس ميدانند. برخي ديگر خودشان را با کارشان تعريف ميکنند و بازنشستگي را بيهويت بودن يا عاطل و باطل بودن معنا ميکنند. آسيبهايي چون پرخاشگري، افسردگي، نااميدي، کاهش روابط اجتماعي و خانوادگي، کاهش توان جسمي به دنبال کم شدن فعاليت جسمي و ذهني برخي از تبعات اين تعريف هاياشتباه از بازنشستگي است. آمارها نشان ميدهد که افراد هرچه بدون آمادگي به دوران بازنشستگي برسند، آن را سختتر ارزيابي ميکنند و در نتيجه دچار سختيها و فشار رواني بيشتري هم ميشوند.
يکي از مشاوران معتقد است که احراز شغل دوم توسط بازنشستگان اگر جنبه تامين نيازهاي روحي ايشان -علاوه بر دارآمدزايي- داشته باشد، نه تنها مضر نيست، بلکه اين هدفمندي در زندگي و احساس مفيد بودن مستمر، سبب سلامت جسم و روح شان خواهد شد.
اين مشاور صراحتاً عنوان ميکند: «چنانچه احراز شغل دوم براي بازنشسته به معناي شروع يک کار پر مشغله از نو باشد، اين روند باعث استهلاک روح و جسم شده و کمترين بيماري در پي چنين فعاليتهاي سخت و مستمري، ابتلا به فشار خون بالاست.»
بازنشستگي بايد پرداختن به آرزوهاي زمين مانده باشد
مهرداد محسني يک مددکار اجتماعي توضيح ميدهد: «بازنشستگي در اصل ميتواند دورهاي براي پرداختن به آرزوهاي زمين مانده باشد. قبل از اينکه بازنشستگي شروع شود، ميتوانيد ليستي از آرزوهاي به زمين مانده خودتان را تهيه کنيد. کارهايي که مدت هاست به خاطر کار مداومتان از آنها بازماندهايد. ممکن است سفر با خانواده، استراحت بيشتر، راه اندازي يک باغچه، کتابخواني و راه انداختن يک کسب و کار جديد يا حتي درس خواندن در رشته مورد علاقهتان فکر خوبي براي روزهاي بعد از بازنشستگي باشد. يادگيري انواع رشتههاي هنري، مهارتهاي فني و حرفهاي و يا حضور در فعاليتهاي خيريه و داوطلبانه ميتواند بخشي از شروع فعاليتهاي جديد شما باشد.»
اين مددکار اجتماعي در ادامه ميگويد: «فعاليتهاي جسماني موجب تقويت فعاليت رواني ميشود و لذا در سراسر زندگي از اهميت زيادي برخوردار است و اگر در دوره جواني فعاليت بدني را آغاز کنيد و به آن پايبند باشيد، در دوران پيري فوايد بيشتري را از آن به دست خواهيد آورد. لذا از فوايد ورزش کردن ميتوان به تناسب اندام، انعطافپذيري بيشتر، بهبود وضعيت تعادل، سر حال بودن و ....اشاره کرد. سعي کنيد با حفظ سلامتي در يک سطح متعادل و معقول، از زندگي سالمندي خود، حداکثر استفاده و لذت را ببريد.»
وي در تکميل صحبتهايش اين تلنگر را به ذهنمان ميزند: «زنان شاغل در قياس با مردان به دليل مسئوليتهاي خانهداري در کنار شغل، هنگام بازنشستگي واکنش مساعدتري نسبت به مردان دارند. مردان در دوران بازنشستگي، بهاي روانشناختي بيشتري ميپردازند که ممکن است اين دوران گذرا را به تجربهاي پر تنش و نا اميدکننده تبديل کند و موجب پرخاشگري، افسردگي، کسالت، بيخوابي و بيحوصلگي همراه با عدم تمرکز و توجه در آنان شود.»
خبر خوش براي همسان سازي حقوق بازنشستگان
حجت الله ميرزايي معاون امور اقتصادي وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي ميگويد: «۶۰۰۰ ميليارد تومان براي همسان سازي حقوق بازنشستگان در سال آينده در نظر گرفته شده است و ميزان افزايش حقوقها پلکاني خواهد بود. البته در مقايسه با نيازي که اين بخش دارد هنوز مبلغ کمي است اما با توجه به محدوديتهايي که وجود دارد تخصيص اين ميزان، قابل توجه است.»
معاون امور اقتصادي وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي ادامه ميدهد: «از کل اين ميزان حدود ۵۰۰۰ ميليارد تومان در اختيار صندوق بازنشستگي کشوري قرار ميگيرد و ۱۰۰۰ ميليارد تومان متعلق به باقي صندوقهاست. به تدريج اين همسانسازي بايد در طول زمان انجام شود تا حقوق بازنشستگان متناسب با حقوق کارکنان شاغل ارتقاء يابد. سال جاري بودجه همسان سازي ۳۰۰۰ ميليارد تومان بوده است که براي سال ۹۹ دو برابر افزايش را نشان ميدهد.»
ميرزايي درباره ميزان افزايش حقوق بازنشستگان پس از همسان سازي سال ۹۹ توضيح ميدهد: «ميزان افزايش متفاوت است و حقوقها به صورت پلکاني رشد ميکنند. بازنشستگان در سطوح پايينتر، مشمول افزايش حقوق بيشتري ميشوند. حداقل پنج سال زمان براي همسان سازي کامل زمان نياز است. اگر قرار بود همسان سازي کامل اجرا شود، بايد ۱۵ هزار ميليارد تومان بودجه تامين ميشد.»
پرداخت بدهي از سوي دولت موجب بهبود زندگي بازنشستگان ميشود
وي درباره اجراي همسان سازي براي بازنشستگان تامين اجتماعي ميگويد: «مبلغ کمي ديده شده است. تامين اجتماعي اين امور را از محل منابع خودش تامين ميکند. تامين اجتماعي از دولت مطالباتي دارد که دولت بهاشکال ديگري آن را بازپرداخت ميکند. در قانون برنامه ششم تاکيد شده است که دولت در هرسال حدود ۱۰ درصد از مطالبات تامين اجتماعي را پرداخت کند، اما متناسب با آن پيشبيني برنامهاي، اين بودجه پرداخت نشده و هرسال ۵ تا ۷ هزار ميليارد تومان بدهي را تسويه کردهاند و طبيعي است که زمان بازپرداخت اين بدهي طولانيتر شود.»
معاون امور اقتصادي وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي ميافزايد: «هر ساله سازوکارهايي از قبيل تهاتر مطالبات تامين اجتماعي با بدهي شرکتهاي وابسته تامين اجتماعي با دولت، واگذاري اموال و داراييهاي دولتي يا واگذاري برخي امتيازات اجرا شده است. از طريق روشهاي متعدد امکان بازپرداخت بدهيهاي دولت وجود دارد. بايد از افزايش بيشتر اين بدهيها جلوگيري شود.»
ميرزايي درباره مبلغ نهايي اين بدهي ميگويد: «اين مبلغ هرساله افزايش مييابد. دولت تعهداتي را برعهده تامين اجتماعي گذاشته است مانند حق بيمه کارفرمايي براي برخي فعاليتهاي خاص چون قاليبافان و کاميونداران و .... در واقع هرماه به اين رقم افزوده ميشود. به عنوان مثال سه درصد حق بيمه سهم دولت براي همه کارکنان شاغل بيمه شده در قانون پيشبيني شده که دولت آن را نميدهد و جزو ديونش محسوب و اين بدهي انباشته ميشود. اين ارقام هرسال بايد حسابرسي و نهايي شود. همواره اختلافي بين آنچه تامين اجتماعي اعلام ميکند با آنچه دولت قبول دارد وجود
دارد.»
وي ادامه ميدهد: «بيش از ۱۰۰ هزار ميليارد تومان از اين بدهي، حسابرسي و قطعي شده و آن را پذيرفتهاند. مواردي نيز در فرايند طرح ادعا و ارائه مستندات، محاسبه، احصاء و حسابرسي است. اين رقم سيال است و هرساله به آن اضافه ميشود. براي سال آينده رقم مشخصي براي پرداخت اين بدهي ديده نشده است البته در جداول بخشهايي را براي سقف کارفرمايي پيشبيني کردهاند. اين طلب آن قدر بزرگ است که يک چهارم کل بودجه عمومي دولت است و قطعا در مدت کوتاه امکان پرداخت آن وجود ندارد. مهم اين است که دولت سازوکاري بينديشد تا اين بدهي بيشتر نشود و بر اساس آنچه الزام قانوني برنامه ششم است به تدريج اين بدهيها در مسير بازپرداخت قرار بگيرد.
در حالي که انتظار ميرود افراد بازنشسته بعد از رسيدن به سن بازنشستگي زندگي آرام و راحتي سپري کنند اما هزينههاي گزاف زندگي باعث ميشود در تنگناي هزينههاي زندگي گير کرده و در پي يافتن شغلي جديد باشند.